رشت-هویت گیلان:علی رغم وجود مشکلات متعدد در زمینه تولید و انتقال برق، این محصول و خدمت بی نظیر، تقریبا به رایگان در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرد و بالتبع هر آنچه که مفت باشد مثل سنگی است که به سمت گنجشک پرتاب می شود! نه تنها برق، بلکه هر خدمت و کالای دیگری، اگر به رایگان در اختیار افراد قرار بگیرد، در استفاده از آن آنگونه که بایسته و شایسته باشد دقت نمی شود و بی درنگ مسئله اسراف حادث می شود و یادآور ضرب المثل، پول مفت و دل بی رحم می باشد.

حسین امیدخواه

برق هدیه و نعمت بزرگی است که جامعه امروزی از آن برخوردار است. خدمتی بزرگ و مهم که حتی کوچک ترین و جزئی ترین فعالیت ها وابسته به آن است. اگر چه برق به آسانی در اختیار همه قرار می گیرد و به عبارتی سهل الوصول است، اما تولید و انتقال آن بسیار سخت و پیچیده است.علاوه بر این دشواری و پیچیدگی، تولید برق بسیار هزینه بر و زمان بر می باشد. به نحوی که برای ایجاد یک نیروگاه هزارمگاواتی حداقل به یک و نیم میلیارد دلار اعتبار بابت ساخت نیروگاه و یک و نیم میلیارد دلار هم برای توسعه ی شبکه ی خطوط انتقال برق نیاز است.

حتی در صورت وجود منابع مالی، احداث یک نیروگاه هزار مگاواتی ( نیروگاهی که تقریبا نیاز برق یک استان با مصرف متوسط را تامین می کند)، حدود ۵ سال طول خواهد کشید.

و باز در صورتی که هیچگونه مشکل مالی نداشته باشیم برای احداث برق تولیدی نیروگاه ها، باید خطوط انتقال احداث کنیم که با وجود ممانعت های حقوقی متعدد اراضی مسیر خط، پروژه احداث خطوط هم، چندین سال زمان می برد.

علاوه بر تمامی سختی های ذکر شده، احداث خطوط انتقال برق، کاری بسیار سخت و طاقت فرسا بوده و کارگران باید، خطر بستن تجهیزات دکل در ارتفاع ۲۵ متری و سقوط احتمالی از آن را به جان بخرند تا موفق به احداث آن شوند.

علی رغم وجود مشکلات متعدد در زمینه تولید و انتقال برق، این محصول و خدمت بی نظیر، تقریبا به رایگان در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرد و بالتبع هر آنچه که مفت باشد مثل سنگی است که به سمت گنجشک پرتاب می شود! نه تنها برق، بلکه هر خدمت و کالای دیگری، اگر به رایگان در اختیار افراد قرار بگیرد، در استفاده از آن آنگونه که بایسته و شایسته باشد دقت نمی شود و بی درنگ مسئله اسراف حادث می شود و یادآور ضرب المثل، پول مفت و دل بی رحم می باشد.

اگر چه انجام کارهای فرهنگی در استفاده بهینه از برق بی تاثیر نبوده، اما آن تاثیر باید و شاید را نیز نداشته و ندارد و باید به فکر راه کارهای دیگری باشیم. از جمله این راه حل ها، نزدیک کردن قیمت برق به قیمت واقعی آن است. بر اساس آمار های موجود، دولت هم اکنون حدود یک هشتم قیمت تمام شده تولید برق و یا کمتر از آن را از مشترکان دریافت می کند که مقداری کوچک و ناچیز است و باید برای این بخش فکری کرد.

این امر از بدیهیات است که بسیاری از رفتارها با موعظه و نصیحت اصلاح نخواهند شد. در مصرف نان، مصرف مواد غذایی ، و … با انواع رفتارهای ناصحیحی رو به رو هستیم که با پند و اندرز تا هزار سال دیگر موفق به اصلاح آن نخواهیم شد.

نگاهی به تجربیات گذشته در حوزه های مختلف، مصرف بنزین، بستن کمربند، رعایت قواعد راهنمایی و رانندگی، فرهنگ استفاده از تلفن و تلفن همراه و قیمت آن، فرهنگ آپارتمان نشینی و … نشان می دهد که تنها زمانی شاهد رفتار مطلوب از افراد خواهیم بود که از اهرم قیمت و قانون استفاده کنیم.

نتیجه اینکه، برای آنکه بتوانیم شاهد استفاده صحیح و منطقی از برق باشیم باید قیمت آن واقعی باشد و گرنه، برق یادآور سکه های مفتی فرزندی است که در مقابل اصرار پدرش برای کار کردن، از روی تنبلی، پول از مادرش می گرفت و به پدرش می داد و می گفت این حاصل دسترنج و مزد کارکردن امروز من است و پدرش بی درنگ پول را به کوره آتش می انداخت و شاهد هیچ عکس العملی از فرزندش نبود. تا اینکه پول های مادرش تمام می شود و او مجبور به کار برای دیگران می شود. در پایان روز او مزد خود را به پدر نشان می دهد و باز پدر مثل همیشه سکه را به داخل کوره آتش می اندازد. اما این بار چون پول حاصل زحمت واقعی فرزند بود، او دستش را بی محابا به داخل کوره دراز می کند و به قیمت سوختن دست هایش، موفق به برداشت سکه واقعی خود از آتش می شود.

آری برای آنکه همه دست خود را به ته کوره آتش دراز کنند و متوجه خون دل هایی که برای تولید برق خورده می شود، بشوند و از برق به درستی و بهینه استفاده نمایند، به ناچار و برای اولین و آخرین راه حل باید قیمت آن اصلاح و واقعی شود.